How is this love



این چه عشقیست ؟ 

چه عشقیست  ، که در دل دارم...؟! 

من از این عشق ، 

از این عشق ، چه حاصل دارم ...؟! 

می گریزی ز منو ، در طلبت ، 

باز هم ، باز هم  ، کوشش باطل دارم ... 

 

باز لبهای عطش کرده ی من ، 

عشق سوزان تو را می جوید ... 

می تپد قلبم و با هر تپشی ،  

قصه ی عشق تو را می گوید ... 

  

بخت اگر از تو جدایم کرده ،  

می گشایم گره از بخت ، چه باک ؟! 

ترسم این عشق سرانجام مرا ،  

بکشد تا به سراپرده ی خاک ... 

 

این چه عشقیست ؟ 

چه عشقیست  ، که در دل دارم...؟! 

من از این عشق ، 

از این عشق ، چه حاصل دارم ...؟! 

می گریزی ز منو ، در طلبت ، 

باز هم ، باز هم  ، کوشش باطل دارم ...  

شب شیشه ای(ابی)

ما به هم محتاجیم
مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین
مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
مثل ما به آدما
مثل ماهیا به آب
مثل آدم به هوا

دستامون از هم اگه دور بمونه
شب شیشه ای دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ای همیشگی
خورشید مقوایی سر می زنه
به عزای دوری دستای ما
کوچه ها ، ساکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره
همه ی درها ، به غربت وا می شن
جاده هامون که به خورشید می رسن
مثل تاریکی ، بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم


یک روز....

یک روز رسد خوشی به اندازه ی کوه! یک روز رسد غمی به اندازه دشت! افسانه ی زندگی چنین است گلم در سایه کوه باید از دشت گذشت.     

خدایا خودت هوای من و داشته باش!

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب .من که نزدیکم (بقره/۱۸۶)


.:: ::. گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.


 گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::

. گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴)


::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.


 گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::


. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::


. گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::


 گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::

خدا کمکم کن به کمکت نیاز دارم

 

بهانه!



 

 

ای تو بهانه واسه موندن ،
ای نهایت رسیدن ،
ای تو خود لحظه بودن ،
تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ...  


ای همه خوبی ، همه پاکی ،
تو کلام آخر من ،
ای تو پر از وسوسه عشق ،
تو شدی تمامی زندگی من ... 

اسم تو هر چی که میگم ،
همه تکرار تو حرفهای دل من ...
چشم تو هر جا که میرم ، 
جاری تو چشمهای منتظر من ...

ای تو بهانه واسه موندن ،
ای نهایت رسیدن ،
ای تو خود لحظه بودن ،
تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ...  

تو رو اون لحظه که دیدم ،
به بهانه هام رسیدم ،
از تو تصویری کشیدم ،
که اون و هیچ جا ندیدم  ... 


تو رو از نگات شناختم ،
قصه از عشق تو ساختم ، 
تو رو از خودت گرفتم ،
با تو یک خاطره ساختم ...

ای تو بهانه واسه موندن ،
ای نهایت رسیدن ،
ای تو خود لحظه بودن ،
تو طلوع صبح خورشید و دمیدن ...   


ای همه خوبی ، همه پاکی ، 
تو کلام آخر من ،
ای تو پر از وسوسه عشق  ،
تو شدی تمامی زندگی من ...
 

  

مقایسه دختر پسران در 3 دهه

دختر دهه 60 : باید با آبرو باشم
دختر دهه 70 : باید تحصیلکرده باشم
دختر دهه 80 : باید پولدار باشم

پسر دهه 60 : دارم میرم جبهه
پسر دهه 70 : دارم میرم دختر بازی
پسر دهه 80 : دارم میرم بیمارستان سم زدایی

دختر دهه 60 : مرد باید با اخلاق باشه
دختر دهه 70 : مرد باید تحصیلکرده باشه
دختر دهه 80 : مرد باید پولدار باشه

پسر دهه 60 : در سن 25 سالگی سیگاری میشد
پسر دهه 70 : در 20 سالگی سیگاری می شد
پسر دهه 80 : قبل از سن بلوغ سیگاری می شود.

یه داستان به یاد استادم

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.
                         

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

آیا شما آدم خسیسی هستید یا نه..؟

۱ـ شما پولهی خود را کجا پس انداز میکنید؟

الف. تو متکای زیر سرم

ب. زیر سرامیک های آشپزخانه

ج. تو جیب مردم

د. من اصلا پولی ته جیبم نمیمونه که کارش به پس انداز بکشه

ادامه مطلب ...