در دل خانم ها چیست ؟

شاید الان دیگر می دانید که حرف های خانم ها چقدر با منظور اصلیشان تفاوت دارد. زن ها برخلاف مردها برای حرف زدن معمولاً از اشاره ها استفاده می کنند و هیچوقت رک و پو ست کنده آنچه در دلشان است را بیان نمی کنند. نمی گویم کاری که او میکند اشتباه است یا کار شما، و کدامیک بهتر است. فقط می گویم که زن ها و مردها برای بیان احساساتشان راه های مختلف و متفاوتی دارند

در جواب به دعوت دوستی شما

۱) اگه به شما گفت : "نمی خواهم دوستیمان را خراب کنم."

منظورش اینه که: "از تو به عنوان یک دوست پسر خوشم نمی آید و اینقدرها برایم جذاب نیستی که با تو بیرون بروم، اما به عنوان دوستی معمولی قبولت دارم."

چرا این کار را می کند: احتمالاً می خواهد دوستی عادیش را با شما حفظ کند و نمی خواهد که با گفتن بی علاقگیش به شما احساساتتان را جریحه دار کند.

شما چه باید بکنید: آن را به خود نگیرید. او فقط به اندازه ی شما بهتان علاقه ندارد. سعی کنید دوستی نرمالتان را با او ادامه دهید.

۲) اگه به شما گفت: " الان سرم از نظر کاری خیلی شلوغ است."

 منظورش این است که: دوست ندارم تو را هم جزئی از برنامه ی روزانه ام قرار دهم.

چرا این کار را می کند: می خواهد به راحت ترین شیوه شرتان را از سرش کم کند. به جای اینکه با بی ادبی این کار را بکند، طوری حرف می زند که خودتان موضوع را بگیرید.

 شما چه باید بکنید: اگر زنی یک مرد را دوست داشته باشد، همیشه می تواند برایش وقت پیدا کند. هر چقدر هم که برنامه ی کاریش سنگین باشد. پس خودتان را گول نزنید که ممکن است این وضعیت تغییر کند. دنبال کار خودتان بروید.

۳) اگه به شما گفت: "آیا در حال حاضر با کسی رابطه داری؟"

 منظورش این است که: دوست دارم به عنوان نامزدت باشم.

چرا این کار را می کند: می خواهد بداند که وقتش را برای مردی که کس دیگری را زیر سر دارد تلف نمی کند.
 شما چه باید بکنید: صادقانه به او جواب دهید و بعد منتظر عکس العملش شوید.

 هنگام قرار ملاقات

۱) اگه به شما گفت: "آیا واقعا می خواهی به آن رستوران/سینما/مهمانی بروی؟"

 منظورش این است که: من آنجا را دوست ندارم.

چرا این کار را می کند: نمی خواهد به آنجا برود ولی نمی خواهد سمج و لجباز هم به نظر بیاید. امیدوار است که شما احساس او را درک کرده و برنامه دیگری بریزید.

شما چه باید بکنید: اگر واقعاً دوست دارید که به آن مکان بروید، سرسختی کنید. در غیر اینصورت مجبور خواهید بود که برای خوشحال کردن او از تصمیم خود منصرف شوید. اما همیشه این را به یاد داشته باشید که زمانی او شما را خوشحال خواهد کرد که شما نیز خوشحالش کرده باشید.

۲) اگه به شما گفت: "تو رابطه ی خیلی خوبی با بچه ها داری، آنها هم تو را خیلی دوست دارند."

منظورش این است که: دوست دارم بچه ای از تو داشته باشم و می خواهم نظر تو را هم بدانم.

چرا این کار را می کند: می خواهد غیر مستقیم نظر شما را در مورد بچه دار شدن جویا شود بدون اینکه شما را عصبانی کند.

 شما چه باید بکنید: عصبانی نشوید. او احتمالاً منظورش آینده ی خیلی دور است. اما اگر فکر می کنید که هیچوقت قصد بچه دار شدن ندارید، بهتر است همان موقع آن را با او در میان بگذارید.

۳) اگه به شما گفت: "این رابطه به کجا می رود؟"

منظورش این است که: دوست دارم به رابطه مان حالت جدی تری بدهیم.

چرا این کار را می کند: دوست دارد این شما باشید که پیشنهاد جدی کردن رابطه تان را می دهید.

 شما چه باید بکنید: این به نظر شما در مورد آینده ی رابطه تان بستگی دارد. اگر علاقه مند هستید، چنین پیشنهادی بدهید. اما اگر نمی خواهید، به او بگویید که دوستش دارید اما الان زمان این کار نیست.

۴) اگه به شما گفت: "من احساس نزدیکی زیادی به تو می کنم. تو مرا خوب می شناسی."

 منظورش این است که: احساس علاقه مندی می کند و می خواهد که به شما بگوید دوستتان دارد اما نمی خواهد او اول این حرف را زده باشد.

 چرا این کار را می کند: برای کسی دفعه ی اول گفتن جمله ی "دوستت دارم" بسیار دشوار است. آسان تر است که کمی به این مسئله اشاره کند تا خودتان متوجه شوید.

شما چه باید بکنید: اگر واقعا دوستش ندارید تحت هیچ شرایطی این جمله را به زبان نیاورید. اما اگر دوستش دارد، به او بگویید. اما به یاد داشته باشید که هیچوقت دروغ نگویید.

۵) اگه به شما گفت: "احساس می کنم که رابطه ی ما دچار یکنواختی شده است."

منظورش این است که: می خواهم که تو کمی رمانتیک تر و با علاقه تر رفتار کرده، و گهگاهی من را غافلگیر کنی. می خواهم توجه بیشتری به نیازهای من داشته باشی.

 چرا این کار را می کند: او نمی خواهد احساساتتان را جریحه دار کند و بگوید که شما باعث این یکنواختی شده اید.

 شما چه باید بکنید: نیازی نیست که شخصیتتان را به کل تغییر دهید، اما اگر کمی هم در رابطه تان تغییراتی دهید مطمئناً صدمه ای نمی خورید. سعی کنید ناراحتی های او را از بین برده و کمی غافلگیرش کنید.

۶) اگه به شما گفت: "مردی در محل کارم گاهی به من خیره میشود."

 منظورش این است که: باعث حسودیت می شود؟

 چرا این کار را می کند: می خواهد به شما بفهماند که مردان دیگر هم هستند که به او بسیار علاقه مند باشند. دوست دارد شما به اینکه با او هستید افتخار کنید.

شما چه باید بکنید: آنطور که او می خواهد عکس العمل نشان ندهید. عصبانی نشده و حسودی هم نکنید. در عوض کمی تحسینش کنید، مطمئناً استقبال خواهد کرد.

۷) اگه به شما گفت: "آیا تو با مادرت راه می آیی؟"

 منظورش این است که: آیا مرد خانواده دوستی هستی؟

 چرا این کار را می کند: مردی که می تواند با مادرش راه بیاید و رابطه ی خوبی با او دارد، فرد وفادارتر، احساسی تر و علاقه مند تر است.

 شما چه باید بکنید: در مورد رابطه ی خودتان با مادرتان با او صحبت کنید. و به او اطمینان دهید که رابطه ی خوبی با او دارید.

 هنگام جدایی

۱) اگه به شما گفت: "الان آمادگی متعهد شدن برای یک رابطه را ندارم."

 منظورش این است که: نمی خواهم به تو تعهدی داشته باشم، هیچوقت هم نمیخواهم.

 چرا این کار را می کند: این کار را می کند تا کمی از ناراحت کنندگی جریان کم کند.

شما چه باید بکنید: تا زمانی که آمادگی لازم برای رابطه با شما را پیدا نکرده است، دور و اطرافش نچرخید.

۲) اگه به شما گفت: "فکر می کنم ما می توانیم دوستانی معمولی باقی بمانیم."

منظورش این است که: می خواهم تو را کم کم از زندگیم خارج کنم.

چرا این کار را می کند: به نظرش می رسد که کم کم خارج کردن شما از زندگیش بهتر باشد از اینکه یکدفعه رابطه اش را با شما قطع کند. شاید هم می خواهد شما را در آب نمک بخواباند.

شما چه باید بکنید: اگر دوست دارید، دوست او باقی بمانید. اما اجازه ندهید که شما را توی آب نمک بخواباند. اگر دوباره بخواهد رابطه اش را با شما شروع کند، ممطئن باشید که به این دلیل است که کس دیگری را پیدا نکرده است.


نظرات 4 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.abarshop.ir

سلام خوبید؟ وبلاگ عالی دارید اگه موافق بودید با هم تبادل لینک کنیم اگه موافقی منو لینک کن سپس تو قسمت نظرات منو با خبر کن موفق و پیروز باشی

ناشکیبا یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:13 ب.ظ http://www.nashakiba.ir

خیلی جالب بود لذت بردم .
به من هم سر بزن[گل][گل][گل]

ناشکیبا یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.nashakiba.ir

خیلی جالب بود لذت بردم .
به من هم سر بزن[گل][گل][گل]

سپندار یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ب.ظ

جدا این مطلب رو باید توی مدارس آموزش بدهند .

چقدرها چقدر وقتشون بیخودی تلف میشه و گهگاه احساساتشون چپندر قیچی میشه واسه اینکه منظور خانوما رو نوفهمند !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد