دلم خیلی واست تنگ شده اه....

لحظه ها همیشه خواستن که تو رو از من بگیرن

 

چه غریب و نا شناسه جادۀ به تورسیدن

   

همیشه یه چیزی بوده شوق تواز دلم ربوده

 

اما یک نفس غم تو از دلم جدا نبوده

 

چقدر ما فاصله داریم چرا اینو نفهمیدم ...!

 

کاش اون روزا می مردم و اینو یه جور میفهمیدم

 

دیگه برام نمی مونی تو چشات اینو می خونم

 

چقدر دلم گرفته باز نمی دونم چی بنویسم ...!

 

 

ازتن تو که میگذرم     حرفهاتو باور میکنم

 

تو دست بارونی عشق    خستگیمودر میکنم

 

میون این فاصله ها      بودن تو یه نعمته

 

حتی اگه یه شب باشه      سفر با تو غنیمته

 

همه سفر یه حادثه است    برای تو برای من

 

یه فرصته بدون شب      واسه دوباره ما شدن

 

آخر این جاده کجاست ...؟       عبور یا رسیدنه ....؟

 

حتی دروغ ولی بگو که این شبها مال ِ منه

نظرات 1 + ارسال نظر
آشناترین غریبه دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:57 ب.ظ http://ashnatarin-gharibe.blogsky.com/

میون این فاصله ها بودن تو یه نعمته
واقعا قشنگ قلم میزنید
ایول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد