دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر
می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی نیاز لازم است و تو هر زمان که بخواهی به لطف قانون گذار می توانی ازدواج کنی
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی می بینی
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر؟
هر روز او متولد می شود، عاشق می شود، مادر می شود و می میرد
و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای مردش به جای گذاشت
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند در قدم های لرزان مردش
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند
و این ها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالا مال از درد...!
و این رنج است......
توجه : این متن فقط جنبه ی زیبایی دارد.ولی به نظر من از نظر مفاهیم اصلی به هیچ وجه قابل ستایش نیست.با وجود ارزشی که برای مقام زنان قائلم ، ولی معتقدم که هیچ کدام از موارد یاد شده ، ذره ای از ارزشهای بسیار والای زنان کم نمی کنند خواهش می کنم که قدر خودتونو خیلی خیلی بدونید.
چرا انقدر من امیر و دوست دارم؟
کـجــای ایـن جــنـگـل شــب
پنهون می شی خورشیدکم
پشـت کدوم ســد ســکـوت
پـر مـی کــشــی چــکـاوکم
چرا بـه من شک می کنی
مـن کـه مـنـــم بـرای تــو
لبـریـزم از عـشــق تــو و
سـرشــارم از هــوای تــو
دسـت کدوم غزل بـدم
نـبــض دل عـاشـقـمـو
پشت کدوم بهانه باز
پنهون کنم هق هقـمو
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن
سفر نکن خورشیدکم
ترک نکن منو نرو
نبودنت مرگه منه
راهییه این سفر نشو
نزار که عشق من وتو
اینجا به اخر برسه
بری تو و مرگ منم
رفتن تو سر برسه
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن
نـوازشــم کــن و بـبـیــن
عشق می ریزه از صدام
صدام کــن و ببـین که باز
غنچه می دن تـرانه هام
اگر چه من به چـشـم تو
کمـم قـدیمی ام گمـم
آتشـفشـان عـشـقـمـو
دریـــای پــر تـلاطــمــم
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن
فال در مورد سبک بوسیدن متولدین ماه های مختلف است. امیدواریم با خواندن این فال بتوانید با شخصیت معشوقتان بیشتر آشنا شوید .
برج حمل (فروردین)
بوسه های شما تند و سریع و بسیار پرحرارت هستند که نشانگر حس شهوتران و لذت طلب شماست، اما این احساس داغ و سوزان خیلی زود فروکش می کند.
برج ثور (اردیبهشت)
بوسه های شما با تعلل صورت می گیرد اما بوسه هایی ژرف و با احساس هستند که پی در پی می آیند و می آیند و…
برج جوزا (خرداد)
بوسه های شما با فوران خنده، لبخند و مسخره بازی قطع می شود.
برج سرطان (تیر)
بوسه های شما گرم و لطیف است، و دوست دارید تا ابد به آن ادامه دهید…
برج اسد (مرداد)
بوسه های شما وحشی و پراحساس، همراه با چنگ زدن و گاز گرفتن است. هیچگاه موقع بوسیدن از بروز احساسات خود جلوگیری نمی کنید و دوست دارید دیگران شما را به این خاطر تشویق کنند.
برج سنبله (شهریور)
بوسه های شما بسیار دقیق، ظریف و ماهرانه است و معشوقتان زمانی متوجه آن می شود که شما کارتان را تمام کرده اید
برج میزان (مهر)
آنقدر نگران وضعیت تنفستان هستید که نمی توانید خوب به بوسیدنتان بپردازید.
برج عقرب (آبان)
شما خیلی زود از بوسیدن می گذرید و به سراغ……چیزی می روید که پشت سر آن برسد.
برج قوس (آذر)
بوسه های شما غافلگیر کننده و خود به خودی هستند که باعث می شود معشوقتان بیشتر و بیشتر طلب کند.
برج جدی (دی)
بوسه های شما لحظه ی خلاص شدن و آزادی از استرسی است که در طول روز اسیرتان کرده است.
برج دلو (بهمن)
بوسه های شما خیس و با کثیف کاری همراه است و هنگام بوسیدن چشمانتان را باز نگاه می دارید!
برج حوت (اسفند)
بوسه های شما رویایی، خیال انگیز، عاشقانه و ابدی است.
حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه ...
به دلایل مختلف ، خیلی از پسرها همیشه به دنبال این هستند که در اولین ملاقات خود ، پشت سرهم سوألهایی از دوست دختر خود بپرسند ، شما چطور ؟ دلایلتان چیست ؟
* شاید می خواهید روز ولنتاین بهتری را تدارک ببینید ؟
* یا اینکه با او خودمانی تر بشوید؟
* شاید هم اولین بار است و هول شده اید و نمی دانید چطور سر صحبت را باز کنید ؟
در اینجا به 100 سوأل که می توانید شما را از آن حالت یخ بودن درآورد و وادار به صحبت کند ، اشاره کرده ایم ، آنها را یکبار بخوانید و بعد نظر دهید ، موافقید؟!
و لطفا" بخاطر داشته باشید ، همه ی این سوالها جنبه ی طنز دارد ، اگر فهرستی کامل از همه ی آنها را به یکباره جلوی روی دوست دختر خود قرار دهید ، مسلما" او وحشت زده ، از شما فراری می شود ، مطمئنا" دوست ندارید که این طور شود ؟!!
تنها هر بار دو یا سه تا از آن را انتخاب کنید تا سر صحبت را باز کنید .
حتما" شما هم بارها و بارها در برخورد با مردم چیزهای عجیبی دیده اید و از آن درس عبرت گرفته اید ، شاید افراد با هم فرق کنند ولی تقریبا" در یک مواردی با هم شبیه اند ، بطور مثال ، شاید دوست دختر جدید شما هم بخواهد در مواقعی شما را غافلگیر کند ، مراقب باشید !!
او را مجبور نکنید به سوالاتی که مایل نیست ، یا خود را تحت فشار می بیند ، پاسخ دهد . بهتر است در پرسش موضوعات محرمانه و شخصی او بسیار محتاط باشید ، به خصوص اگر هنوز با هم خیلی صمیمی نشده اید ...
ژاپن: به شدت مطالعه مىکند و براى تفریح، ربات مىسازد.
مصر: درس مىخواند و هر از گاهى بر علیه حسنى مبارک، در و پنجره دانشگاهش را مىشکند.
هند: او پس از چند سال درس خواندن، عاشق دختر زیبایى مىشود و همزمان برادر دوقولویش را که سالها گم شده بود، پیدا مى کند؛ سپس ماجراهاى عاشقانه و اکشنى (ACTION) پیش مىآید و سرانجام آن دو با هم عروسى مىکنند و همه چیز به خوبى و خوشى تمام مىشود.
عراق: مدام به تیرها و خمپارههاى تروریستها جاخالى مىدهد و در صورت زنده ماندن، درس مىخواند.
چین: درس مىخواند و در اوقات فراغت، مشابه یک مارک معروف خارجى را مىسازد و با یک دهم قیمت جنس اصلى مىفروشد.
اسرائیل: بیشتر واحدهایى که او پاس کرده، عملى است. او دوره کامل آموزشهاى رزمى و کماندویى را گذرانده! و مادرزادى اقتصاددان به دنیا مىآید! رنگ مورد علاقهشان قرمز است، قرمز خونى!
گینه بیسائو: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیلهاى درس بخواند.
کوبا: او چه دلش بخواهد و چه نخواهد، یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همین طور باید براى طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع رؤساى جمهورى آمریکا دعا کند.
پاکستان: او به شدت درس مىخواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید.
اوگاندا: درس مىخواند و در اوقات بیکارى بین کلاس، چند نفر از قبیله توتسى را مىکشد.
انگلیس: نسل دانشجوى انگلیسى، در حال انقراض است و احتمالاً تا پایان دوره کواترنارى، منقرض مىشود، ولى آخرین بازماندگان این موجودات هم درس مىخوانند.
ایران: عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومى، چرت مىزند و سر کلاس اختصاصى، جزوه مىنویسد! سیاسى نیست، ولى سیاسىها را دوست دارد. معمولاً لیگ تمام کشورهاى بالا را دنبال مىکند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است؛ البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس، هر روز دو پرس از غذاى دانشگاه را مىخورد و هر روز به غذاى دانشگاه بد و بیراه مىگوید! او سه سوته عاشق مىشود؛ اگر با اولى ازدواج کرد که کرد و الا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار مىشود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب مىشود؛ ولى هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده که چرا صاحب خانهها جان به عزرائیل مىدهند؛ ولى خانه به دانشجوى پسر نمىدهند! او چت مىکند؛ خیابان متر مىکند و در یک کلام؛ عشق و حال مىکند! همه کار مىکند؛ جز درس؛ نسل دانشجوى ایرانى درس خوان، در خطر انقراض است
لحظه ها همیشه خواستن که تو رو از من بگیرن
چه غریب و نا شناسه جادۀ به تورسیدن
همیشه یه چیزی بوده شوق تواز دلم ربوده
اما یک نفس غم تو از دلم جدا نبوده
چقدر ما فاصله داریم چرا اینو نفهمیدم ...!
کاش اون روزا می مردم و اینو یه جور میفهمیدم
دیگه برام نمی مونی تو چشات اینو می خونم
چقدر دلم گرفته باز نمی دونم چی بنویسم ...!
ازتن تو که میگذرم حرفهاتو باور میکنم
تو دست بارونی عشق خستگیمودر میکنم
میون این فاصله ها بودن تو یه نعمته
حتی اگه یه شب باشه سفر با تو غنیمته
همه سفر یه حادثه است برای تو برای من
یه فرصته بدون شب واسه دوباره ما شدن
آخر این جاده کجاست ...؟ عبور یا رسیدنه ....؟
حتی دروغ ولی بگو که این شبها مال ِ منه